بسم الله الرحمن الرحیم «کابالا»[14] نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق میشود و تلفظ اروپایی «کبّاله» عبری است به معنی «قدیمی» و «کهن». این واژه به شکل «قباله» برای ما آشناست. پیروان آئین کابالا، یا کابالیستها،[15] این مکتب را «دانش سرّی و پنهان» حاخامهای یهودی میخوانند و برای آن پیشینهای کهن قائلاند. برای نمونه، مادام بلاواتسکی، رهبر فرقه تئوسوفی، مدعی است که کابالا (قباله) در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران، آدم و نوح و ابراهیم و موسی، نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم بنیاسرائیل بود. به ادعای بلاواتسکی، نه تنها پیامبران بلکه تمامی شخصیتهای مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ، چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و غیره، دانش خود را از این کتاب گرفتهاند. مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون، را از پیروان آئین کابالا میداند.[16] این ادعا نه تنها نپذیرفتنی است بلکه برای تصوف یهودی، به عنوان یک مکتب مستقل فکری، پیشینه جدّی نمیتوان یافت. مشارکت یهودیان در نحلههای فکری رازآمیز و عرفانی به فیلو اسکندرانی در اوایل سده اوّل میلادی میرسد. ولی فیلو واضع مکتب جدید فکری نبود و کار او را باید به ارائه اندیشههای دینی یهود در قالب فلسفه یونانی و فرهنگ هلنی محدود دانست. به عبارت دیگر، فیلو بیشتر یک متفکر هلنی است تا یهودی. در دوران اسلامی نیز چنین است. نحلههای فکری گسترده عرفانی- رازآمیز که در فضای فرهنگ اسلامی پدید شد بر یهودیان نیز تأثیر گذارد و برخی متفکرین یهودی آشنا با مباحث عرفانی پدید شدند که مهمترین آنان ابویوسف یعقوب بن اسحاق القرقسانی (سده چهارم هجری/ دهم میلادی) است. قرقسانی، ساکن بغداد، از متفکرین و نویسندگان برجسته قرائی[17] است و به یهودیت تلمودی تعلق ندارد. دو کتاب اصلی او، کتاب الانوار و المراقب و کتاب الریاض و الحدایق، نیز به زبان عربی است.[18] اوج تولید فکری یهودیان در عرصه اندیشه عرفانی در دوران پیش از کابالا، دو رساله سِفر یصیرا (آفرینشنامه)[19] و سِفر بهیرا (روشنایی نامه)[20] است. این دو رساله را باید تلاشی دانست برای ارائه عقاید دینی- سیاسی یهود در قالب مفاهیم عرفانی رایج در دنیای اسلام. بدینسان، مفاهیمی چون «نور»، «سلوک»، «تجلی»، «جدایی»، «وصل» و غیره به یهودیت راه یافت؛ نخستین تجلی نور در کوه طور بر موسی (ع) است و سپس داوود، نماد نور الهی، به حامل آن در دنیای زمینی و «شخینا»،[21] تجلی روحانی داوود، به حامل آن در دنیای ماوراء زمینی بدل میشود. این همان اسطوره سیاسی «خاندان داوود» است که اینک جامه رازآمیز پوشیده است. این میراث نه چندان غنی، که «قباله» (کابالا) خوانده میشد، در سده سیزدهم میلادی به پیدایش تصوف یهودی انجامید. تا زمان فوق، قباله (کابالا) واژهای عام بود و مصداقی مشخص نداشت. نه کتابی به این نام در کار بود نه مکتبی جدّی از عرفان یهودی. از زمان تدوین کتاب ظهر، در اواخر سده سیزدهم میلادی، واژه «قباله» (کابالا) بهطور عمده به این کتاب اطلاق شد و پیروان این مکتب جدید «کابالیست» نام گرفتند. کابالا، تصوف یهودی، نیز به شدت متأثر از فرهنگ اسلامی است و حتی بسیاری از مفاهیم آن شکل عبری مفاهیم رایج در فلسفه و عرفان اسلامی است. درواقع، اندیشهپردازان مکتب کابالا، به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی، به اقتباس از متون مفصل عرفان اسلامی دست زدند و با تأویلهای خود به آن روح و صبغه یهودی دادند. این کاری است که یهودیان در شاخههای متنوع علم و دانش انجام دادند. برای نمونه، باید به مفاهیم «هوخمه»[22] (حکمت)، «کدِش»[23] (قدس)، «نِفِش»[24] (نفس)، «نِفِش مدبرت»[25] (نفس مدبره)، «نِفِش سیخلت»[26] (نفس عاقله)، «نِفِش حی»[27] (نفس حیاتبخش)، «روح»[28] و غیره در کابالا اشاره کرد. مکتب کابالا نیز به دو بخش «حکمت نظری»[29] و «حکمت عملی»[30] تقسیم میشود. در تصوف کابالا بحثهای مفصلی درباره خداوند و خلقت وجود دارد که مشابه عرفان اسلامی است به ویژه در تأکید فراوان آن بر مفهوم «نور» و مراحل تجلی آن. آنچه از زاویه تحلیل سیاسی حائز اهمیت است، «شیطانشناسی»[31] و «پیام مسیحایی»[32] این مکتب است و دقیقاً این مفاهیم است که کابالا را به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی معنادار میکند. نسل جوان غرب، و به یُمن رسانههای جهانشمولی چون ماهواره و اینترنت نسل جوان سراسر جهان، برای اوّلین بار با نام رازآمیز «کابالا» آشنا میشود و بسیاری از آنها از الگوهای محبوب خود پیروی میکنند. به عبارت دیگر، به زودی این موج جهانگیر خواهد شد: باید در آیندهای نه چندان دور ظهور گروههای کابالیست را در میان جوانان تهران و سایر شهرهای ایران نیز شاهد باشیم همانگونه که در سالهای قبل ظهور گروههای «شیطانپرست» (ساتانیست) را شاهد بودیم. بسیاری دیگر از مشاهیر سینما و موسیقی جدید غرب، از پیر و جوان، به عضویت فرقه کابالا درمیآیند: از الیزابت تایلور[1] 72 ساله و باربارا استریسند 62 ساله[2] تا دیان کیتون ومدونا،[3] دمی مور،[4] استلا مککارتنی،[5] بریتنی اسپیرز،[6] اشتون کاشر،[7] ویونا ریدر،[8] روزین بار،[9] میک یاگر،[10] پاریس هیلتون[11] (وارث خانواده هیلتون، بنیانگذاران هتلهای زنجیرهای هیلتون)[12] و دیگران. این موج ورزشکاران را نیز فرا گرفته است: دیوید بکهام[13] (فوتبالیست انگلیسی) و همسرش، ویکتوریا، آخرین مشاهیری هستند که در ماه مه 2004، یعنی همین چندی پیش، به عضویت فرقه کابالا درآمدند